ندا و فرزاد ( ندا دوست دارم تا ابد )

دل دنیا رو خون کردی که اینجوری تو رفتی ...... تمومه دل خوشی هامو تو با رفتن گرفتی !

ندا و فرزاد ( ندا دوست دارم تا ابد )

دل دنیا رو خون کردی که اینجوری تو رفتی ...... تمومه دل خوشی هامو تو با رفتن گرفتی !

من = یک آدم تموم شده ام !

عدالت دنیا یعنی همین !

منی که همه دل خوشیم تو بودی برای همیشه به اعماق سرد و تاریک خاطرات تو میپوندم ....

و تویی که آخرین بار مرا از گرفتن دستانت محروم کردی دل گرم همین خیال تو میمانم ...


تا زندگیت را میکنی و خوش هستی ....

من تنها میمانم و از درد به خودم میپیچم ...



شب تو آغشش ا داری برای اینکه با ناز و عشوه هایت خودت را در آن جا کنی ....

اما من چه !! با اعتماد به نفسی که با خودت بردی و با غروری که لهش کردی هیچکس را ندارم که هم دم شب هایم باشم ..... شب ها روی کاغذ مینویسم تو و کاغذ را در آغوش میگیرم ...


بعد هم صبح از خواب پا میشوم کاغذ را پاره میکنم و میگویم آخرش مرگ است !

ما همه میمیریم !!!

مرگ به من آرامش میدهد !



من تنها آدمی هستی که از مرگ عشقش خوشحال میشود !

آره اگر بمیری خهوشحال میشوم

چون دیگر اگر مال من نیستی مال هیچکس دیگر هم نیستی !